صفحه
نگاه خلوت اشیاء
تمام آنچه در گذشته گذشت
- دسامبر 2016 (1)
- ژانویه 2016 (1)
- ژوئیه 2014 (1)
- مارس 2014 (1)
- آگوست 2013 (1)
- دسامبر 2012 (1)
- سپتامبر 2012 (1)
- ژوئیه 2012 (1)
- جون 2012 (1)
- مِی 2012 (1)
- مارس 2012 (1)
- فوریه 2012 (2)
- ژانویه 2012 (1)
- دسامبر 2011 (2)
- نوامبر 2011 (2)
- اکتبر 2011 (2)
- سپتامبر 2011 (2)
- ژوئیه 2011 (1)
- آوریل 2011 (1)
- دسامبر 2010 (2)
- نوامبر 2010 (2)
- اکتبر 2010 (1)
- آگوست 2010 (1)
- مِی 2010 (1)
- آوریل 2010 (1)
- سپتامبر 2009 (3)
- ژوئیه 2009 (1)
- جون 2009 (2)
- آوریل 2009 (1)
- مارس 2009 (1)
- دسامبر 2008 (2)
- اکتبر 2008 (2)
رنگبندی برای ابرها
- Uncategorized (1)
- قرمز(روژ) (7)
- آبی (13)
- از شاعران دیگر (1)
- بنفش (1)
- بی رنگی (3)
- خاکستری (18)
- سیاه-سفید (10)
Category Archives: آبی
قبل از عاشق شدن، قبل از انتحار
دوربین میپیچد به سمت بازی کودکان در انتهای دشت انگار دارم از پیچیدن شِورولت بیرنگی دور فلکهی خیابان پنجمِ اول صبح حرف میزنم باید یکجوری بگویم میپیچد/ که سرها برگردد خودم هم برگردم برگردم ببینم دشت تویی که بازی دور … ادامهٔ نوشته
قاب در قاب، دور در نزدیک
بیدلیل، قطعن تقدیم میشود به این آهنگ. Other Lives- For 12 با شرابی که شلاق میزند حرفهایی را که پرت میشوند به سمت دیوار و دیوار صبوری میکند روبروی تو با چشمهای آبی انار نگاه میکنم که چشمهات … ادامهٔ نوشته
رزونانس
و من/ از فروپاشی صد قصه میآیم که هر لحظهام/ جای یک پایانِ خوش خالیست امید نیست که بجوشم از این خالیِ حفرهها که امید کجا که بجوشد از حفره حفرههایم امید کجا و این غبار و من هر … ادامهٔ نوشته
نوشتهشده در آبی
برچسبخورده با فروپاشی, قصه, امید, بادکنک سفید, بسامد, تشدید, حفره, غریق
بیان دیدگاه
پنهان
* به مینای کنعان خودت را در کجای جای جای جهانی که چشمهات را در خود آرام گرفته بود/ پنهان که هر چه در انتهای های های گشتم/ پیدا نبودی که ببینمت که منت/ ربوده بود دل/ از … ادامهٔ نوشته
نوشتهشده در آبی
برچسبخورده با چشم, یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور, پنهان, پیدا, بازمانده, تلخ, جهان
بیان دیدگاه